جملات و داستان های کوتاه الکترونیکی

مجموعه جملات و داستان های کوتاه

جملات و داستان های کوتاه الکترونیکی

مجموعه جملات و داستان های کوتاه

حقیقت نیازی به نگرش من ندارد

چند روز قبل داشتم بعد از غروب آفتاب به خانه می رفتم.
از دور و در کنار خانه مخروبه ای که در سر راهم قرار داشت فردی کوتاه قد و غوز کرده ای را دیدم که شبیه پیر زنی بود که در آن تاریکی کنار آن خانه مخروبه قرار داشت که البته ترسناک به نظر می آمد.
و کمی که جلوتر رفتم متوجه شدم فردی که کوتاه قد به نظر می آمد در اصل مردی تقریبا بلند قد است که خم شده و مشغول کاری است که فکر کردم احتمالا در حال جمع آوری بطری های پلاستیکی است که در آن اطراف ریخته شده بود.
تا اینکه کاملا به آن فرد نزدیک شدم و از کنارش عبور کردم و این بار بدون هیچ فکر یا گمانی ، دیدم که مردی بلند قد و میانسال خم شده و مشغول غذا دادن به یک گربه است.
حسین اختر محققی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد